2024-03-29T10:19:43Z
https://fhi.hekmateislami.com/?_action=export&rf=summon&issue=12311
حکمت اسلامی
حکمت اسلامی
2423-5105
2423-5105
1398
6
شماره1-پیاپی 20 (بهار 98)
برتری و مزایای برهان صدیقین در میان براهین اثبات وجود خدا
عسکری
سلیمانی امیری
یکی از عمدهترین مسائل فلسفی، اثبات وجود خداست. طبیعیدانان، متکلمان و فیلسوفان به اثبات خدا اهتمام داشتهاند. اما فیلسوفان طراز اولی مانند فارابی، ابنسینا، محقق طوسی و ملاصدرا و اتباع او با تأملات دقیق برهان طبیعیدانان از طریق حرکت، یا متکلمان از طریق حدوث عالَم و حتی برهان فیلسوفان از طریق امکان را هر چند معتبر میدانند، اما معتقدند که واقعاً هلیه بسیطه وجود خدا را اثبات نمیکنند، مگر بالعرض؛ چرا که این دسته براهین، محدودیت روشی و محدودیت یقین موقت دارند و نیز در احوال ممکن و در وجود نعتی خدا ـ نه وجود نفسی او ـ متوقف میگردند و ضرورت ازلی و در نهایت هلیه بسیطه واجب را اثبات نمیکنند. اما برهان صدیقین این محدودیتهای پنجگانه را ندارد. ابنسینا اولین تقریر صدیقین را ارائه کرده که به اعتقاد ملاصدرا حد نصاب صدیقین را ندارد. ملاصدرا برهان دیگری اقامه کرده و نشان داده است که از این برهان علم به وجود خدا از طریق خود خداست. اما علامه طباطبایی تقریر دیگری از برهان صدیقین را ارائه داده که در آن حتی واقعیت به غنی و فقیر تقسیم نمیشود و درعینحال وجود نفسی واجب به ضرورت ازلی اثبات میشود.
برهان خلقی
برهان حرکت
برهان حدوث
برهان امکان
برهان صدیقین
واجبالوجود
ابنسینا
ملاصدرا و علامه طباطبایی
2019
07
23
9
29
https://fhi.hekmateislami.com/article_91305_8d28653d7a7e85e1c8c9afa302b09be5.pdf
حکمت اسلامی
حکمت اسلامی
2423-5105
2423-5105
1398
6
شماره1-پیاپی 20 (بهار 98)
چیستی اعتباریات اجتماعی از دیدگاه علامه طباطبایی و لوازم روش شناختی آن در حوزه علوم اجتماعی
رضا
ملایی
حسین
سوزنچی
نظریه اعتباریات علامه طباطبایی، مفاهیم اجتماعی را اعتباریاتی اجتماعی معرفی میکند که پس از تشکیل اجتماع، «به وجود میآیند، با اجتماع معنا مییابند، کنش اجتماعی را ممکن میسازند، عمدتاً متغیر و در اندک مواردی ثابت بوده و همچنین ابزارهایی برای رفع نیازها و نیل به کمالات اجتماعی» هستند. این اعتباریات، اگرچه میتوانند متأثر از واقعیات خارجی باشند، لکن بدون تطابقات عقلا و توافقات اجتماعی آنها تحقق نمییابند. ازاینرو فاقد هستی در جهان خارج بوده و صرفاً از هستیای بینالاذهانی بهرهمند میباشند. اتکاء اعتباریات اجتماعی به توافقات اجتماعی و انحصار هستی آنها در بینالاذهانیت، گزارههای علوم اجتماعی را از گزارههای یقینی به گزارههای مشهوره، مسلمه و مقبوله تنزل میدهد. از آن پس علوم اجتماعی و بهطورکلی حکمت عملی با چرخشی روششناختی مواجه ساخته و این حکمت را از حکمتی برهانی محروم میسازد و آن را به سوی حکمت جدلی سوق میدهد. درحالیکه در سنت فیلسوفان مسلمان حکمت عملی و علوم اجتماعی شکل گرفته ذیل آن، همواره متکی به روشهای برهانی بوده است. در نتیجه تأثیر نظریه اعتباریات علامه طباطبایی بر تنزل روششناختی حکمت عملی و علوم اجتماعی شکل گرفته ذیل آن، مقتضی بازنگری و یا دستکم بازسازی نظریه اعتباریات در حوزه اعتباریات اجتماعی و بازگشت به سنت فلیسوفان مسلمان در این حوزه است.
اعتباریات اجتماعی
برهان
جدل
تنزل
2019
07
23
101
115
https://fhi.hekmateislami.com/article_91313_84496395bbac78b35e542fa4c9dbb6ce.pdf
حکمت اسلامی
حکمت اسلامی
2423-5105
2423-5105
1398
6
شماره1-پیاپی 20 (بهار 98)
رویکرد تاسیسی فرامبناگرای علم دینی؛ با تاکید بر نظریه تاسیسی علم دینی آیات جوادی آملی و مصباح یزدی
محمد
فولادی
در اسلامیسازی علوم، رویکردهای گوناگونی مطرح است. برخی رویکرد حداقلی، برخی میانی و برخی نیز حداکثری است. لازمه برخی از این رویکردها، پالایش و تهذیب علوم موجود و حفظ هویت آن علم است. لازمه برخی دیگر، تأسیس علم جدید است. رویکرد تأسیسی، رویکردی است که در علم دینی اصالت را به معارف و آموزههای نقلی و پشتوانههای متافیزیکی در تولید علم دینی میدهد و یا بر توجه توأمان به روشهای مختلف در کسب معرفت تأکید دارند. در تأسیس علم جدید، توجه جدی به مبانی و جهانبینی اسلامی و اصلاح آن بر اساس جهانبینی اسلامی ضروری است. افزون بر این، علم جدید باید از منابع معرفتی و روش متنوعی بهرهمند باشد. نقد عالمانه علوم موجود و تحول در روش علمی از لوازم تولید علم جدید دینی است که از آن به رویکرد «تأسیسی» یاد میشود. استادان ارجمند، حضرات آیات جوادی و مصباح در تفسیر علم دینی، رویکرد تأسیسی و فرامبناگرایی را پذیرفتهاند.
علم دینی
رویکرد تأسیسی
رویکرد فرامبنا
آیتالله جوادی
آیتالله مصباح
2019
07
23
31
55
https://fhi.hekmateislami.com/article_91307_4bf6e4afd04b3f8b05417ffd9202746e.pdf
حکمت اسلامی
حکمت اسلامی
2423-5105
2423-5105
1398
6
شماره1-پیاپی 20 (بهار 98)
تحلیل و بررسی معیار ارزش در اخلاق ارسطویی
حسن
محیطی اردکان
حسین
احمدی
دیدگاه اخلاقی ارسطو همواره یکی از مهمترین و پرنفوذترین دیدگاهها در فلسفه اخلاق بهشمار میرود. به همین دلیل، فلاسفه اخلاق تفاسیر متعددی از دیدگاه وی را ارائه نمودهاند که صحت و سقم این تفاسیر را تنها با مراجعه به کتب اخلاقی ارسطو میتوان تشخیص داد. یکی از مهمترین مسائل در فلسفه اخلاق ارسطو، بحث ماهیت معیار ارزش اخلاقی است. از عبارات ارسطو، معیارهای گوناگونی برداشت شده و یا قابل برداشت است. تحلیل و بررسی جایگاه هر یک از این معیارها موضوع پژوهش حاضر را تشکیل میدهد. در نوشتار حاضر سعی شده تا با تحلیل سخنان ارسطو، معیار ارزش اخلاقی از منظر وی استخراج شده و مورد بررسی قرار گیرد. نتایج تحقیق به تفکیک میان معیار ثبوتی و اثباتی منتهی شده است. معیار ارسطو در مقام ثبوت تشبه به خدایان، تأمل نظری و فعالیت عقلانی است و معیار وی در مقام اثبات قاعده حد وسط و توجه به فاعل اخلاقی است. مهمترین نقدها بر معیارهای مذکور نیز عبارتند از: ابهام معیار ثبوتی، ناکافی بودن معیار عقلانیت، ناسازگاری با مبانی اخلاق اسلامی، فاصله داشتن با فضایل دینی، موجه نبودن معیار حد وسط و نیز موجه نبودن معیار فاعل اخلاقی.
: اخلاق ارسطویی
سعادت
فضیلت
تأمل نظری
تشبه به خدایان
حد وسط
فاعل اخلاقی
2019
07
23
57
77
https://fhi.hekmateislami.com/article_91308_c25f2ee0e14f6aaa05e58de9ed5e4a23.pdf
حکمت اسلامی
حکمت اسلامی
2423-5105
2423-5105
1398
6
شماره1-پیاپی 20 (بهار 98)
کاربست روش تبیین در فلسفه سیاسی بر اساس نظریه وحدت در عین کثرت حکمت متعالیه
عباس
گرائی
احمدحسین
شریفی
مسئله اصلی مقاله حاضر این است که بیان کند مکتب فلسفی ملاصدرا چه ظرفیتهایی در حوزه روششناسی فلسفه سیاسی، بهویژه روش تبیین دارد؟ برای پاسخ به این پرسش، ضمن ترسیم اهداف و کارکردهای علوم سیاسی با استفاده از روش تحلیلی ـ فلسفی، ظرفیتهای روششناختی نظام حکمت صدرایی در هر یک از کارکردهای علوم سیاسی بیان شده است. از جمله دستاوردهای تحقیق حاضر را میتوان در موارد پیشرو تبیین نمود: 1. حکمت متعالیه با توجه به ارائه انواعی از تعاریف مفهومی، ظرفیت خوبی در حوزه روش تعریف مفاهیم انتزاعی فلسفه سیاسی دارد. 2. با پذیرش تفسیر عقلی به معنای ارائه معانی انتزاعی و عقلی برای کنش سیاسی انسان، محقق باید تفسیری از همان کنشها بهعنوان فعل الهی نیز ارائه دهد. 3. محقق فلسفه سیاسی میتواند در تبیین حقایق سیاسی، با رعایت اصل کثرت در وحدت و وحدت در کثرت علل، تبیینی ارائه دهد که علاوه بر جهت کثرت علل، جنبه وحدت علل نیز آشکار گردد. 4. پیشبینی به معنای آیندهشناسی تجربی به سبب رویکرد عقلی فلسفه سیاسی اساساً جایگاهی در این دانش ندارد. 5. برای ارزشیابی کنشهای سیاسی، محقق باید ارزشیابی خویش را با لحاظ غایت و ارزشهای اصیل اسلامی به دنیای سیاست پیشنهاد دهد.
حکمت متعالیه
فلسفه سیاسی
فلسفه سیاسی اسلامی
روششناسی فلسفه سیاسی
حقایق سیاسی
2019
07
23
79
100
https://fhi.hekmateislami.com/article_91311_1967fea8f8c3c7f3d32406add75ac4cd.pdf
حکمت اسلامی
حکمت اسلامی
2423-5105
2423-5105
1398
6
شماره1-پیاپی 20 (بهار 98)
رهیافتی تطبیقی به «حسگرایی سلفی» و «حسگرایی تجربی»
مصطفی
عزیزی علویجه
هر مکتب فکریای بر پایهها و منابع معرفتی خاصی استوار است. سلفیگری بهعنوان یک جریان فکری، دارای مبانی معرفتشناسی خاصی میباشد. حسگرایی و منحصر کردن معرفت در شناخت حسی و خیالی و نیز نقلگرایی برخاسته از حسگرایی از مهمترین شاخصه معرفتشناختی سلفیت است؛ چنانکه ابنتیمیه بر آن پافشاری میکند. از سوی دیگر، مکتب حسگرایی تجربی بهعنوان یک پارادایم چیره در جهان غرب و نیز بهعنوان رقیب جدی عقلگرایی، معرفت حسی را تنها سرچشمه معتبر شناخت دانسته و بر آن تأکید میورزد. هر دو گرایش حسگرایی سلفی و تجربی، بر نفی و طرد عقل و برهان عقلی از ساحت معرفت بشری اتفاق نظر دارند. در این پژوهش با رهیافتی تطبیقی، اندیشهها و دیدگاههای این دو مکتب حسمحور در سه ساحت «معرفتشناختی»، «هستیشناختی» و «انسانشناختی» مورد بررسی و نقد قرار میگیرد.
حسگرایی
سلفیت
تجربهگرایی
معرفتشناسی
هستیشناسی
انسانشناسی
2019
07
23
117
140
https://fhi.hekmateislami.com/article_91315_c0dbd16df39f27d8948640f72e9d13b5.pdf
حکمت اسلامی
حکمت اسلامی
2423-5105
2423-5105
1398
6
شماره1-پیاپی 20 (بهار 98)
حرکت در عرفان و نقش آن در ظهور تعینات نظام هستی
سیداحمد
حسینی
ابوالفضل
کیاشمشکی
به نظر حکما «موجود مادی» و به عقیده عرفا «هر موجود صاحب حیات» در حرکت است. خالق هستی که حی حقیقی است، به حرکت حبی، ظهوری، جلائی و استجلائی تجلی مییابد. او بهواسطه حرکت حبی، عالم را عینیت میبخشد تا کمال وجود را آشکار نماید. در حرکت جلائی و استجلائی نیز نمایان شدن ذات حق برای ذات و تعینات تصور میشود که کمال تام خود را در مقام علمی در حقیقت محمدیه و سپس در مقام عینی و خارجی شهود نماید تا زمینه فطرت تام انسانى و مظهر ذات حق را فراهم سازد. همچنین بهواسطه حرکت ظهوری، ذات حق میطلبد خود را از هویت غیبی و کنز مخفی آشکار نماید تا در همه موجودات با تجلی خاصی ظهور پیدا کند. او در صدد است هر روز با اعطای صورتهای مختلف و جدید به مخلوقات، خودش را معرفی نماید که در همهجا و همهچیز جز تجلی او امکان تصور نداشته باشد و انسان حضور حق را در عالم هستی احساس کرده و به این باور برسد که علت بقای هستی تجلی اوست که هر روز به عالم غیبی و عینی حیات میبخشد
حرکت
عرفان
حرکت حبی
حرکت ظهوری
حرکت جلائی
حرکت استجلائی
تجلی حق
2019
07
23
141
162
https://fhi.hekmateislami.com/article_91316_e2aedc72e51e8253c529ec2d552d2c9f.pdf
حکمت اسلامی
حکمت اسلامی
2423-5105
2423-5105
1398
6
شماره1-پیاپی 20 (بهار 98)
تبیین و بررسی نظریة اخلاق باور با تأکید بر آموزههای قرآنی
احمد
سعیدی
علی
قنبریان
مسلم
احمدی
«ویلیام کلیفورد» نظریهای را با نام «اخلاقِ باور» مطرح کرد و در ضمن آن مدعی شد که هر کس باوری را بدون قرینه و شاهد بپذیرد، مرتکب خطای اخلاقی شده است. او در این نظریه، دینداران را متهم به بیاخلاقی کرده و انتخاب آنها را بدون قرینه و شاهد و در نتیجه، غیرآگاهانه دانسته است. دیدگاه او با انتقادات مختلفی از سوی اندیشمندان مختلف، از جمله «ویلیام جیمز» مواجه شد. بیدلیل بودن، تعمیم نابهجا و افراطی، عدم توجه به ابعاد مختلف انسان و ... از جمله مهمترین اشکالات وارده به این نظریه هستند. در این مقاله، دیدگاه کلیفورد را پس از تبیین و بررسی فلسفی، با آموزههای قرآنی مقایسه کردهایم و توضیح دادهایم که اگر ایمان در یک مکتب یا از سوی یک شخص مبتنی بر فهم و استدلال باشد ـ چنانکه در مکتب اسلام و از سوی بسیاری از مسلمانان چنین است ـ ادعای کلیفورد نادرست خواهد بود. به عبارت دیگر، حتی اگر بعضی عقایدِ برخی دینداران از مصادیق ادعای کلیفورد باشند و بیاخلاقی تلقی شوند، ایمان و عقاید بسیاری از مسلمانان مبتنی بر شواهد و ادله محکم و متقن هستند و اخلاقی بهشمار میروند.
اخلاق
باور
کلیفورد
ایمان
عقلانیت
2019
07
23
163
184
https://fhi.hekmateislami.com/article_91340_f71ab9bc0dcb55939ec276cb851aa9eb.pdf
حکمت اسلامی
حکمت اسلامی
2423-5105
2423-5105
1398
6
شماره1-پیاپی 20 (بهار 98)
تصحیح و تعلیق نسخه خطی «رسالة فی نفی الهیولی» تألیف سید ماجد حسینی
حبیب الله
دانش شهرکی
ابوالفضل
نظری
اعتقاد به وجود هیولی بهعنوان جوهری که هیچ فعلیتی جز قوه محض بودن ندارد، از زمان ارسطو تاکنون یکی از مسائل مهم فلسفی بهشمار میرود. در میان فلاسفه اسلامی، مشائین آن را پذیرفته و بر براهین مثبته آن افزودهاند. اما برخی ادله اثبات آن را غیر تام دانسته و اساساً وجود چنین جوهر بیفعلیتی را محال دانستهاند. در میان فلاسفه، رواقیون، شیخ اشراق، فخر رازی، خواجه نصیر طوسی، حکیم الهی قمشهای، شهید آیتالله مطهری، شهید آیتالله سید مصطفی خمینی، آیتالله مصباح یزدی و آیتالله فیاضی از جمله حکمایی هستند که منکر وجود هیولی شدهاند. در این میان، یکی از حکمای قرن 12ق، به نام سید ماجد حسینی کاشانی رسالهای موجز در نفی و ابطال هیولی نگاشته و در آن، پس از بیان ادله گوناگون اثبات هیولی، به رد آن ادله پرداخته و یک بخش از رسالهاش را نیز به اقامه برهان بر ابطال وجود هیولی اختصاص داده است.
در این مقاله متن نسخه خطیِ رساله مذکور، تحقیق و تصحیح شده و همراه با پارهای از توضیحات و حواشی، عیناً درج شده است
هیولی
قوه محض
قوه و فعل
ماده اولی
نسخه خطی
سید ماجد
2019
07
23
185
210
https://fhi.hekmateislami.com/article_91341_0b575db758df2b5f5e94164d23f1eef8.pdf