ORIGINAL_ARTICLE
تبیین علّیتی عمل و رفتار انسان
مقصود از این نوشتار ارائه «تبیین علّیتی» در شناخت جامع (محض ـ تجربی) فاعلیت انسان در عمل و رفتار است. تبیین علّیتی درباره رفتار و عمل انسان، از آن جهت که او موجودی کمنظیر یا بینظیر در جهان طبیعت است، در تبیینهای علّیتی ناظر به رفتار قانونمند موجودات دیگر طبیعت خلاصه نمیشود. در اینجا میکوشیم تا نشان دهیم هر رفتار و کردار انسان در تحلیل به چند قلمرو وجودی طولی و عرضی تعلق دارد که هر یک زیر پوشش نوعی از رابطه علّی و معلولیاند. در ترکیب ارکان علّی و معلولی این قلمروها رفتار آدمی بهصورت مرتبط، متصل و در نهایت متحد سامان مییابد. ملاک تمایز علوم طبیعی از علوم انسانی و دشواری تبیین علّیتی در علوم انسانی، چه فردی و چه اجتماعی، در ترکیب رفتاری انسان از روابط علّیتی متعدد و متدرج وجودی و در عین حال متصل و متحد است. راهحل این دشواری نه تأویل یک قلمرو به قلمروی دیگر است و نه صرفنظر کردن از یک قلمرو و عطف توجه به قلمروی دیگر؛ بلکه با اذعان به دشواری تبیین علّیتی رفتار آدمی باید به جستجوی تبیین علّیتی همه جانبه طولی و عرضی بر پایه طبیعت مشترک میان انسانها بود.
https://fhi.hekmateislami.com/article_44794_69b92021c4cb8ddf2831a1e6dd501424.pdf
2016-12-21
9
38
تبیین علّیتی
علت فاعلی
رفتار انسان
طبیعت
ذهن
عقل
امیر
دیوانی
divani.mofiduni@gmail.com
1
عضو هیئت علمی گروه فلسفه دانشگاه مفید، قم، ایران
LEAD_AUTHOR
سبزواری، هادیبنمهدی (1386). شرح المنظومه فی المنطق و الحکمة(ج1). تصحیح و تعلیق محسن بیدارفر. قم: بیدار.
1
سرل، جان ار. (1382). ذهن، مغز و علم. ترجمه امیر دیوانی. قم: بوستان کتاب.
2
صدرالدین شیرازی، محمدبنابراهیم (1368). الحکمة المتعالیة فی الاسفار العقلیة الاربعة(ج2). قم: مصطفوی.
3
طباطبایی، محمدحسین (1387). اصول فلسفه رئالیسم. به کوشش سید هادی خسروشاهی. قم: بوستان کتاب.
4
ـــــــــــــــــــــ (1362). نهایة الحکمة. قم: موسسة النشر الاسلامی.
5
کواین، دابلیو. وی؛ اولیان، جی.اس. (1381). شبکه باور. ترجمه امیر دیوانی. تهران: سروش(انتشارات صدا و سیما)؛ طه.
6
لاهیجی، عبدالرزاقبنعلی (1362). سرمایه ایمان. تصحیح صادق لاریجانی آملی. قم: انتشارات الزهرا3.
7
لیتل، دانیل (1373). تبیین در علوم اجتماعی. ترجمه عبدالکریم سروش. تهران: موسسه فرهنگی صراط.
8
Kim, Jaegwon (1996). Philiosophy of Mind. USA: Westview Press
9
ORIGINAL_ARTICLE
چیستی فلسفه روانشناسی
موضوع اصلی این جستار، چیستی فلسفه روانشناسی و هدف آن، تبیین ماهیت فلسفه روانشناسی است. روش ما در این مقال، تحلیل عقلی و تحلیل محتوای کیفی است که از دو مسیرِ بررسی تحلیلی مفهوم فلسفه و پیگیری مصادیق فلسفه مضاف دنبال میشود. دادههای تحقیق بدین قرار است: بنا بر مسیر اول، فلسفه روانشناسی عبارت است از: بررسی معناشناسانه، هستیشناسانه، معرفتشناسانه و رویکرد اخلاقی به دانش روانشناسی. بر اساس مسیر دوم، فلسفه روانشناسی عبارت است از: معرفتی درجه دوم که برای شناخت درست روانشناسی به بررسی عقلی مبادی تصوری و تصدیقی دانش روانشناسی میپردازد. نتایج تحقیق این است که فلسفه روانشناسی متمایز با فلسفه ذهن و علمالنفس فلسفی است؛ اگرچه هم پوشیهایی نیز با هم دارند.
https://fhi.hekmateislami.com/article_44819_ace79d2746e1954f734ed23b29974de0.pdf
2016-12-21
39
61
فلسفه روانشناسی
ماهیت فلسفه روانشناسی
روانشناسی اسلامی
مسعود
آذربایجانی
mazarbayejani110@yahoo.com
1
دانشیار گروه روانشناسی پژوهشگاه حوزه و دانشگاه، قم، ایران
LEAD_AUTHOR
آذربایجانی، مسعود و همکاران (1385). روانشناسی اجتماعی با نگرش به منابع اسلامی. تهران: سمت؛ قم: پژوهشکده حوزه و دانشگاه.
1
بونژه، ماریو؛ آردیلا، روبن (1388). فلسفه روانشناسی و نقد آن. ترجمه محمدجواد زارعان و همکاران. قم: پژوهشگاه حوزه و دانشگاه.
2
پاپکین، ریچارد؛ استرول، آوروم (1389). کلیات فلسفه. ترجمه جلالالدین مجتبوی. تهران: حکمت.
3
حافظنیا، محمدرضا (1377). مقدمهای بر روش تحقیق در علوم انسانی. تهران: سمت.
4
خسروپناه، عبدالحسین (1389). فلسفه فلسفه اسلامی. تهران: پژوهشگاه فرهنگ و اندیشه اسلامی.
5
ـــــــــــــــــــ (1385). فلسفههای مضاف(ج1). تهران: پژوهشگاه فرهنگ و اندیشه اسلامی.
6
دلوز، ژیل؛ گُتاری، فلیکس (1391). فلسفه چیست؟ ترجمه زهره اکسیری، پیمان غلامی. تهران: رخداد نو.
7
دورانت، ویلیام (1369). تاریخ فلسفه. ترجمه عباس زریاب خویی. تهران: سازمان انتشارات و آموزش انقلاب اسلامی.
8
صدرالدین شیرازی، محمدبنابراهیم (1981م). الحکمة المتعالیة فی الاسفار العقلیة الاربعة(ج8 و 9). بیروت: دارالمعارف الاسلامیة.
9
فیاضی، غلامرضا (1390). علمالنفس فلسفی. تحقیق و تدوین محمدتقی یوسفی. قم: مؤسسه آموزشی و پژوهشی امام خمینی1.
10
فولکیه، پل (1347). فلسفه عمومی یا مابعدالطبیعه. ترجمه یحیی مهدوی. تهران: دانشگاه تهران.
11
لازی، جان (1377). درآمدی تاریخی به فلسفه علم. ترجمه علی پایا. تهران: سمت.
12
مسلین، کیت (1388). درآمدی به فلسفه ذهن. ترجمه مهدی ذاکری. قم: دفتر تبلیغات اسلامی.
13
مصباح یزدی، محمدتقی (1365). آموزش فلسفه(ج1). تهران: سازمان تبلیغات اسلامی.
14
مطهری، مرتضی (1390). کلیات علوم اسلامی(ج1). تهران: صدرا.
15
Audi, R. (2001). The Cambridge Dictionary of philosophy. London: Cambridge University.
16
Bermudez, J. L. (2005). philosophy of psychology, a lontemporary omfroduction. New York: Routloedge.
17
Botterill, G. & Carriunther, P. (1999). The philosophy of psychology. London: Cambridge.
18
Chadwich, R. F. (2002). Applied ethics: Critical concepts in philosophy. New York: Routledge.
19
Maddi, S. R. (1989). Personality theories: acomoarative analysis. Dorsey Press.
20
Simons, J. & Calvo, P. (2009). The Routledge Companion to philosophy of Psychology. New York: Routledge.
21
Thagard, P. (2009). Handbook of Philosophy & Cognitive science. London: North Holland
22
ORIGINAL_ARTICLE
علیه رویکرد جزیرهای به علوم
نگرشی به علم وجود دارد که بر اساس آن، علوم انسانی و علوم طبیعی دو ساحت کاملاً متفاوت هستند و قواعدی جداگانه دارند و به همین دلیل نباید در حیطههای یکدیگر دخالت کنند. این اندیشه که کم و بیش دربارۀ دیگر حوزهها و تقسیم بندیهای معرفتی، مثل علم و الهیات نیز طرفدارانی دارد و تا اندازۀ فراوانی به آموزههای ویتگنشتاین متکی است، در نهایت به جزیرهایشدن علوم میانجامد. در این مقاله استدلال میکنیم که چرا این اندیشه درست نیست و پیامدهایی منفی برای رشد علوم دارد.
https://fhi.hekmateislami.com/article_44820_778a6178067b9bf908b40e6d64285ef1.pdf
2016-12-21
63
80
عقلانیت نقاد
ویتگنشتاین
موجهسازی
نقد
تخصصگرایی
پیشرفت علم
علی
منصوری
a_mansourius@yahoo.com
1
استادیار و عضو هیئت علمی گروه فلسفه علم و تکنولوژی پژوهشگاه علوم انسانی و مطالعات فرهنگی، تهران، ایران
LEAD_AUTHOR
کوهن، توماس (1375). «اصطکاک اساسی: نقش سنت و ابداع در تحقیق علمی»،در: اعتماد، شاپور.دیدگاهها و برهانها: مقالههایی در فلسفه علم و فلسفه ریاضی. تهران:نشر مرکز.
1
مولوی، جلالالدین محمدبنمحمد (1390). مثنوی معنوی. تصحیح رینولد نیکلسون. تهران: هرمس.
2
منصوری، رضا (1384). ایران را چه کنم؟: ساماندهی و نابسامانیهای توسعۀ علمی. تهران: کویر.
3
ویتگنشتاین، لودویک (1387). پژوهشهای فلسفی. ترجمۀ فریدون فاطمی. تهران: نشر مرکز.
4
ـــــــــــــــــــ (1387الف). در باب یقین. ترجمۀ مالک حسینی. تهران: هرمس.
5
هوسرل، ادموند (1378). «فلسفه و بحران غرب». ترجمۀ محمدرضا جوزی. در: فلسفه و بحران غرب. (ص.57-96). تهران: هرمس.
6
Agassi, J. (1981). Science & Society. Reidel Publishing Company.
7
Bartely, W. W. (1964). "Rationality vs Theories of Rationality". In: Bunge, Mario (ed) The Critical Approach to Science and Philosophy, 1999, pp. 3-31, London: Transaction Publisher.
8
Bartely, W. W. (1990). Unfathomed Knowledge, Unmeasured Wealth, Open Court.
9
Hahn H., Neurath, O. & Carnap, R. (1929). “The Scientific Conception of the World: The Vienna Circle”. In: Sarkar, S. (ed) The Emergence of Logical Empricism, ch 9. Garland Publishing.
10
Kuhn T., (1970), The Structure of Scientific Revolutions. Chicago Press.
11
Miller, D. (2006). Out of Error. Ashgate Publishing.
12
Polanyi, Michael (1958). Personal Knowledge, Towards a Post-Critical Philosophy. London: Routledge.
13
Popper, K. (1972). Objective Knowledge: An Evolutionary Approach. Oxford: Clarendon Press.
14
------------- (1970). “Normal Science and its Danger”. In: Lakatos, I. and Musgrave, eds. Criticism and the Growth of Knowledge. Cambridge: Cambrige University Press, pp. 51-58.
15
------------- (1968). The Logic of Scientific Discovery. Harper & Row Publishers.
16
-------------- (1962). Conjectures & Refutations. New York; London: Basic Books Publishers.
17
Uebel, T. (2011). “Vienna Circle”. In: Edward N. Zalta (ed.), Stanford Encyclopedia of Philosophy. Retreieved 20 Nov. 2016, from: http://plato.stanford.edu/archives/spr2014/entries/vienna-circle/.
18
Wittgenstein, L. (1980). Culture and Value.Chicago: University of Chicago Press
19
ORIGINAL_ARTICLE
ساحات معرفتشناختی زبان و سبکهای زندگی در سنت غربی و اسلامی
این مقاله بر این قیاس استوار است: «مقدمه اول: شناخت با سبکهای زندگی متناظر است. مقدمه دوم: زبان با شناخت متناظر است. نتیجه: زبان با سبکهای زندگی متناظر است». مقدمه اول ناظر به این فرض است که سبکها و صورتهای زندگی بر معرفتشناسی مختص به خود مبتنی هستند. مقدمه دوم مسئله دیرینهای را مطرح میکند که فیلسوفان، زبانشناسان و منطقدانان، از سوفسطاییان تا پساساختارگرایان به تأمل دراینباره پرداختهاند که: نسبت زبان و شناخت چیست؟ آیا آنها در ساحت تحقق، امری واحدند یا منفک از هماند؟ اگر منفک هستند، کدامیک بر دیگری مقدم است؟ نتیجة قیاس هم به این مطلب اشاره دارد که اولاً، ساختارهای زبانی گوناگونی وجود دارد. ثانیاً، این ساختارهای متنوع زبانی، سبکهای متکثر زندگی را نیز رقم خواهد زد. این امر، هم بهلحاظ نظری و مفهومی و هم بهلحاظ تاریخی و اجتماعی در سنت غربی و اسلامی تحقق یافته است. نگارندگان این مقاله برای تبیین و اثبات مقدمات و نتیجه قیاس یادشده، از ساختارهای مفهومی و عینیِ هر دو سنت بهره بردهاند.
https://fhi.hekmateislami.com/article_44821_ad94192109ad070f9ce260a912db2ec9.pdf
2016-12-21
81
99
سبک زندگی
زبان
اندیشه
سنت غربی و اسلامی
مهدی
خبازی کناری
mkenari@yahoo.com
1
استادیار و عضو هیئت علمی گروه علوم تربیتی دانشگاه مازندران، بابلسر، ایران
LEAD_AUTHOR
فرزاد
بالو
farzad-baloo@yahoo.com
2
استادیار و عضو هیئت علمی گروه زبان و ادبیات فارسی دانشگاه مازندران، بابلسر، ایران
AUTHOR
افلاطون (1380). مجموعه آثار افلاطون(ج2). ترجمه محمدحسن لطفی. تهران: خوارزمی.
1
بهاءالدین ولد، محمدبنحسین (1382). معارف (ج1). مصحح فروزانفر. تهران: طهوری.
2
چپمن، شیوان (1384). از فلسفه به زبان شناسی. ترجمه حسین صافی. تهران: گام نو.
3
شارعپور، محمود (1387). جامعه شناسی آموزش و پرورش. تهران: سمت
4
فارابی، محمدبنمحمد (1348). احصاء العلوم. ترجمۀ حسین خدیو جم. تهران: بنیاد فرهنگ ایران.
5
صفوی، کورش (1386). زبان شناسی و ادبیات (تاریخچه چند اصطلاح). تهران: هرمس.
6
مولوی، جلالالدین محمدبنمحمد (1374). مثنوی معنوی. تصحیح رینولدنیکسون. تهران: نشر علمی.
7
ویگوتسکی، لییف سمیونوویچ (1371). اندیشه و زبان. ترجمه حبیبالله قاسمزاده. تهران: فرهنگان.
8
ـــــــــــــــــــــــــــ (1369). ذهن و اجتماع رشد فرایند عالی ذهن. ترجمه رویا منجم. تهران: مؤسسه مطبوعاتی علمی.
9
هایدگر، مارتین (1389). هستی و زمان. ترجمه عبدالکریم رشیدیان. تهران: نشر نی.
10
ــــــــــــــ (1385). متافیزیک چیست؟. ترجمه سیاوش جمادی. تهران: ققنوس.
11
هگل، گئورگ ویلهم فردریش (1390). پدیدارشناسی جان. ترجمه باقر پرهام. تهران: کند و کاو.
12
ــــــــــــــــــــــــــــــ (1381). عقل در تاریخ. ترجمه حمید عنایت. تهران: شفیعی.
13
1. Heidegger, Martin(1977) Basic writings: From Being and time (1927) to The task of thinking (1964).edited by David Farrell Krell. Harpersafrancisco.
14
2. Kant, Immanuel (1998). Critique of Pure reason. Translated and edited by paul Guyer , Allen w. wood. U.S.A.: Cambridge.
15
3. Penn, Julia M. (1972) Linguistic Relativity Versus Innate Ideas ,The Origins Of The Sapir-Whorf Hypothesis In German Thought. Paris:Mouton.
16
4. Sapir, Edward. (1973) Selected Writing Of Language, Culture And Personality. Edit: David G. Mandelbaum. London: university Of California PRESS.
17
5. Whorf, Benjamin Lee (1978). Language ,Thought And Reality. Selected Writings. Edit John B Caroll. Cambridge: The M.I.T. Press.
18
ORIGINAL_ARTICLE
نظریه اعتباریات بهمثابه فرانظریه اجتماعی نزد علامه طباطبایی و محقق عراقی
در این نوشتار سعی داریم نظریه اعتبار و مفاهیم اعتباری را در نگاه اندیشمندانی چون محقق عراقی و علامه طباطبایی به هدف به دست آوردن یک فرانظریه اجتماعی به نمایش بگذاریم. این نظریه توانایی تبیین هستیشناختی پدیدههای رفتاری انسانی، اعم از پدیدههای فردی و اجتماعی را داراست. با این وصف، تمرکز بیشتر این مقاله بر حیث اجتماعی این نظریه است. این مهم آنگاه میسر میشود که ما شناختی از دستهبندیهای موجود نزد فیلسوفان و متفکران بهدست آوریم تا بدان واسطه مشخص کنیم پدیدههای اجتماعی ذیل کدام تقسیمبندی میگنجند. به نظر محقق عراقی هنگام اعتبارِ فروشنده و خریدار، مصداقی به حمل شایع از هویت اعتباری ـ برای مثال ملکیت ـ پدید میآید که موجب میشود بتوانیم مفهوم ملکیت را از آن هویت اعتباریِ پدیدآمده، اخذ کنیم. این هویت اعتباری نوپدید، همان واقعیت اجتماعی خرید و فروش است که ناشی از کنش اجتماعی است. علامه طباطبایی با کاوشی فلسفی در بنیادهای اعتبار، نسبت آن را با عقل عملی و اراده انسانی برقرار میکند و از این طریق اصول روششناختی اعتبار و نحوه تحقیق را درباره اعتباریات هویدا میسازد. چنین کاوشهایی از طرف علامه، نظریه کلان اجتماعی را در خصوص واقعیتهای اجتماعی به نمایش میگذارد و پرتو نوری بر نظریات محققان اصولی مانند محقق عراقی میافکند.
https://fhi.hekmateislami.com/article_44822_271bcbbcf802fee1d3d0733656e93509.pdf
2016-12-21
101
135
نظریه اعتباریات
فرانظریه اجتماعی
علامه طباطبایی
محقق عراقی
عقل عملی
کنش اجتماعی
سیدحمید رضا
حسنی
hrhasani@rihu.ac.ir
1
استادیار و عضو هیئت علمی گروه فلسفه علوم انسانی پژوهشگاه حوزه و دانشگاه، قم، ایران
LEAD_AUTHOR
هادی
موسوی
hmousavi@rihu.ac.ir
2
استادیار و عضو هیئت علمی گروه فلسفه علوم انسانی پژوهشگاه حوزه و دانشگاه، قم، ایران
AUTHOR
آملی، محمدتقی (1374). درر الفوائد تعلیقه بر شرح منظومه. قم: مؤسسه دارالتفسیر.
1
اصفهانی، محمدحسین (1427ق). نهایة الدرایة فی شرح الکفایة. بیروت: موسسة آلالبیت لاحیاء التراث.
2
بروجردی نجفی، محمدتقی (1417ق). نهایة الافکار (تقریر ابحاث آقا ضیاءالدین عراقی)(ج1-2). قم: موسسة نشر الاسلامی.
3
توسلی، غلامعباس (1369). نظریههای جامعهشناسی. تهران: سمت.
4
جوادی آملی، عبدالله (1375). رحیق مختوم(ج1). تنظیم حمید پارسانیا. قم: اسراء.
5
طباطبایی، محمدحسین (1388). انسان از آغاز تا انجام. ترجمه صادق لاریجانی. قم: بوستان کتاب.
6
ـــــــــــــــــــــ (1387). مجموعه رسائل علامه طباطبائی. قم: بوستان کتاب.
7
ـــــــــــــــــــ (1387 الف). روابط اجتماعی در اسلام. قم: بوستان کتاب.
8
ـــــــــــــــــــ (1387ب). اصول فلسفه رئالیسم. قم: بوستان کتاب.
9
ـــــــــــــــــــ (1416ق). نهایة الحکمة. قم: موسسة النشر الاسلامی.
10
ـــــــــــــــــــ (2007م). مجموعه الرسائل العلامه الطباطبایی. مصحح صباح ربیعی. قم: باقیات.
11
عراقی، ضیاءالدین (1428ق). مقالات الاصول(ج1). تحقیق مجتبی المحمودی و منذر الحکیم. قم. مجمع الفکر الاسلامی.
12
کاظمی خراسانی، محمدعلی (1417ق). فوائد الاصول(ج4). قم: موسسه نشر اسلامی.
13
کَسل، فیلیپ (1383). چکیده آثار آنتونی گیدنز. ترجمه حسن چاوشیان. تهران: ققنوس.
14
مصباحیزدی، محمدتقی (1383). آموزش فلسفه(ج1). تهران: امیرکبیر.
15
ـــــــــــــــــــــ (1405ق). تعلیقة علی نهایة الحکمة. قم: انتشارات در راه حق.
16
مطهری، مرتضی (1371). مجموعه آثار شهید مطهری(ج9). تهران: صدرا.
17
1. Bryant, Christophen, G. A. and Jary, David (1991). Giddens' theory of structuration a critical appreciation. London & New York: Routledge
18
ORIGINAL_ARTICLE
ابعاد معرفت النفس و نقش آن در استکمال نفس انسانی
معرفت نفس یا خودشناسی در همۀ فرهنگهای بشری اهمیت دارد و در دین، حکمت، اخلاق و عرفان بر خودشناسی تأکید میشود. پیام معروف سقراط این بود که «خود را بشناس» و خودشناسی در حکمت سقراط مبنای اخلاق و فضیلت است. اساساً غایت حکمت، استکمال نفس انسانی است. دین نیز برای استکمال نفس و نجات و فلاح آن است و نیل به این غایت بدون معرفت و تربیت نفس میسر نیست. ازاینرو، قرآن کریم و روایات اسلامی بر اهمیت معرفت نفس بهعنوان برترین معرفت و کلید حکمت و فضیلت تأکید دارند و رسالت انبیای الهی را تعلیم و تزکیۀ انسان معرفی میکنند. این آموزه موجب شده حکما و عرفای اسلامی موضوع معرفت نفس را بهطور جدی پیگیری کنند. حکمت الهی در این دیدگاه، سفری است برای به کمال رسیدن نفس از راه علم و عمل. به همین دلیل، ملاصدرا حکمتش را در چهار مرحله از سفر نفس (اسفار اربعه) تنظیم کرده است. حکمت نظری، بنیادهای معرفتی و مبدأ و منتهای چنین سفری را ارائه میدهد و حکمت عملی راه و شیوۀ نیل به این غایت را تبیین میکند. مفهوم «اسفار اربعه» برگرفته از عرفان است که بر محور سفر نفس است و سالک، همان نفس مسافر است. عرفان عملی شیوۀ طی این سفر را بیان میکند و عرفان نظری دستاوردهای این سفر و جغرافیای عالمی را که این سفر در آن واقع میشود، تبیین میکند. آنچه این نوشتار پیگیری میکند، تبیین ابعاد معرفت نفس و نقش این معرفت در استکمال نفس انسانی است. برایناساس، نخست تبیین میشود که معرفت نفس ابعاد گوناگونی دارد و با روشهای گوناگون تجربی، عقلی، نقلی و شهودی بهدست میآید. با بهکارگیری این روشها شاخههای مختلف علمی در معرفت نفس شکل میگیرد؛ مانند روانشناسی، علم النفس فلسفی، معرفت النفس عرفانی و نفسشناسی دینی و سپس تأثیر انواع خودشناسی بر خودسازی و سلوک بررسی میشود.
https://fhi.hekmateislami.com/article_44823_d4b7d6689278967c99d9ea82b1804628.pdf
2016-12-21
137
163
معرفت نفس
انسانشناسی
خداشناسی
خودسازی
محمد
فنایی اشکوری
eshkevari@qabas.net
1
استاد و عضو هیئت علمی گروه فلسفه موسسه آموزشی و پژوهشی امام خمینی(ره)، قم، ایران
LEAD_AUTHOR
قرآن کریم
1
نهج البلاغه
2
آمدی، عبدالواحدبنمحمد (1378). غرر الحکم و درر الکلم. تهران: دفتر نشر فرهنگ.
3
ابنابیجمهور، محمدبنزینالدین (بیتا). عوالی اللئالی العزیزیة فی الاحادیث الدینیة (ج1). قدم له السید شهابالدین النجفی المرعشی. تحقیق مجتبی العراقی. ]قم: مطبعه الشهداء[.
4
ابنسینا، حسینبنعبدالله (1375). الشفاء، الطبیعیات، النفس. تصحیح حسن حسنزاده آملی. قم: مکتب الاعلام الاسلامی.
5
اوپانیشادها: کتابهای حکمت(1387). ترجمه مهدی جواهریان، پیام یزدانجو. تهران: نشر مرکز.
6
حائری یزدی، مهدی (1360). هرم هستی. تهران: مرکز ایرانی مطالعه فرهنگها.
7
حرعاملی، محمدبنحسن (بیتا). الجواهر السنیة فی الاحادیث القدسیه. ]بیجا[: نشر یس.
8
خمینی، روحالله (1406ق). تعلیقات علی شرح فصوص الحکم و مصباح الانس. قم: انتشارات مؤسسه پاسدار اسلام.
9
شبّر، سیدعبدالله (1393). مصابیح الانوار فی حل مشکلات الاخبار(ج1). قم: دار الحدیث.
10
طباطبایی، محمدحسین (1387). رسالة الولایة در طریق عرفان. ترجمه و شرح صادق حسنزاده. قم: آیت اشراق.
11
عین القضات، عبداللهبنمحمد (1373). تمهیدات. مقدمه و تصحیح و تحشیه و تعلیق عفیف عسیران. تهران: کتابخانۀ منوچهری.
12
فراهیدی، خلیلبناحمد (1409ق). العین(ج7). قم: مؤسسه دار الهجرة.
13
قمی، عباس (1393). کلیات مفاتیح الجنان. قم: صلاة.
14
مکوآری، جان مک (1377). فلسفۀ وجودی. ترجمه سعید حنایی کاشانی. تهران: هرمس.
15
مجلسی، محمدباقربن محمدتقی(1336). بحار الأنوار(ج2، 6، 26). تهران: المکتبة الإسلامیه.
16
مصطفوی، حسن (1400ق). مصباح الشریعة. منسوب به امام صادق7. بیروت: مؤسسة الأعلمی للمطبوعات.
17
مولوی، جلالالدین محمدبنمحمد (1381). فیه ما فیه. تصحیح بدیع الزمان فروزانفر. تهران: نگارستان کتاب.
18
ـــــــــــــــــــــــــــــــــ (1373). مثنوی معنوی. تصحیح رینولد نیکلسون. چاپ پنجم. تهران: بهزاد.
19
ورام، مسعودبنعیسی(1410ق). تنبیه الخواطر و نزهة النواظر المعروف بمجموعة ورام(ج1). قم: مکتبه فقیه.
20
هجویری, علیبنعثمان (1371). کشف المحجوب. تصحیح و. ژوکوفسکی. تهران: طهوری.
21
1. Wood, Allen W.(1995). "alination" In: The Oxford Companion to Philosophy, ed. Ted Honderich. New York: Oxford University Press (pp.21-22).
22
ORIGINAL_ARTICLE
درآمدی بر طبقهبندی آثار صدرالمتألهین
طبقهبندیهای گوناگونی از حیات علمی صدرالدین شیرازی ارائه گردیده است که مشهورترین آنها، طبقهبندی علامه سید محمدحسین طباطبایی است. این طبقهبندی بر آن است که حیات ملاصدرا به سه دورة فراگیری و تحصیل، ریاضت و تهذیب، و نگارش و تدریس تقسیم میشود. تقریباً همه کسانی که بعد از طباطبایی به بحث پرداختهاند، از این دستهبندی برای تبیین زندگی ملاصدرا بهره گرفتهاند. مدعای نگارنده این است که در سیر حیات علمی و نگارش آثار ملاصدرا میتوان از سه ملاصدرا سخن گفت: ملاصدرای جوان، ملاصدرای میانسال و ملاصدرای کهنسال. برایناساس، صدرای جوان در پی آموختن است، صدرای میانسال با قائلشدن به اصالت وجود در پی تدوین فلسفهای نوین است و صدرای کهنسال نیز با توجه به مباحث قرآنی، روایی و عرفانی در پی وحدت و جامعنگری است. این مقاله بهعنوان مقدمه به ذکر طبقهبندی آثار صدرالمتألهین میپردازد تا مبنایی برای بررسی جایگاه سیاست در آثار ملاصدرا به وجود آید.
https://fhi.hekmateislami.com/article_44824_6ce163ebfe7de09ed7806cd4434010ae.pdf
2016-12-21
165
187
حیات علمی
تالیفات
صدرالدین شیرازی
طبقهبندی
علامه طباطبایی
شریف
لک زایی
sharif_lakzaee@yahoo.com
1
استادیار و عضو هیئت علمی پژوهشگاه علوم و فرهنگ اسلامی، قم، ایران
LEAD_AUTHOR
امیرمعزی، محمدعلی (1386). «مجاهد تأویل: شعری از ملاصدرا در مورد امام علی7». ترجمه روح الله حسینی. ماهنامه اطلاعات حکمت و معرفت، 19، ص49-59.
1
ثبوت، اکبر (1378). «مقدمهاى بر شرح الهدایه صدرا»، مجله حوزه، 92، ص191ـ250.
2
جوادی آملی، عبدالله (1382). سرچشمه اندیشه(ج3). چاپ سوم. قم: اسراء.
3
خامنهای، سید محمد (1381). زندگی صدرالمتألهین و حکمت متعالیه(ج1). تهران: بنیاد حکمت اسلامی صدرا.
4
صدرالدین شیرازی، محمدبنابراهیم (1382). الشواهد الربوبیة فی المناهج السلوکیة. ویراست دوم. مقدمه، تصحیح و تعلیق سید جلالالدین آشتیانی. قم: بوستان کتاب.
5
ـــــــــــــــــــــــــــــــــ (1382الف). مجموعه اشعار فیلسوف کبیر صدرالدین شیرازی ملاصدرا. به تصحیح محمد خواجوی. تهران: مولی.
6
ـــــــــــــــــــــــــــــــــ (1382ب). کسر اصنام الجاهلیة. تصحیح محسن جهانگیری. تهران: بنیاد حکمت اسلامی صدرا، 1382.
7
ـــــــــــــــــــــــــــــــ (1378). اسفار اربعه(ج1). ترجمه محمد خواجوی. تهران: مولی.
8
ــــــــــــــــــــــــــــــــ (1377). رساله سه اصل. به تصحیح سیدحسین نصر. چاپ سوم. تهران: روزنه.
9
ـــــــــــــــــــــــــــــــ (1376). مثنوی ملاصدرا. به تصحیح مصطفی فیضی. قم: کتابخانه عمومی حضرت آیتالله العظمی مرعشی نجفی.
10
ــــــــــــــــــــــــــــــــــ (1371). عرفان و عارف نمایان (ترجمه کتاب کسر اصنام الجاهلیه). ترجمه محسن بیدار. تهران: الزهراء.
11
ـــــــــــــــــــــــــــــــ (1362). مبدأ و معاد. ترجمه احمدبنمحمد الحسینی اردکانی. به کوشش عبدالله نورانی. تهران: مرکز نشر دانشگاهی.
12
ــــــــــــــــــــــــــــــــــ (1422ق). شرح الهدایة الاثیریة. تصحیح محمد مصطفى فولادکار. بیروت: موسسة التاریخ العربی.
13
طباطبایی، سیدمحمدحسین (1371). مجموعه مقالات و پرسشها و پاسخها (ج2). به کوشش و مقدمه سیدهادی خسروشاهی. تهران: دفتر نشر فرهنگ اسلامی.
14
عبودیت، عبدالرسول (1385). درآمدی به نظام حکمت صدرایی(ج1). تهران: سمت؛ قم: مؤسسه آموزشی و پژوهشی امام خمینی(ره).
15
لکزایی، شریف (1390). «آزاداندیشی در حوزههای علمیه شیعی: شخصی یا نهادین؟». فصلنامه شیعه شناسی، 33، ص41ـ66
16
ـــــــــــــــ (1390 الف). «مسأله صدرالمتألهین در کسر اصنام الجاهلیه». در: سیاست متعالیه از منظر حکمت متعالیه (مجموعه مقالات) (ج4). قم: پژوهشگاه علوم و فرهنگ اسلامی.
17
ــــــــــــــ (1387). سیاست متعالیه از منظر حکمت متعالیه. دفتر اول: نشستها و گفتگوها. قم: پژوهشگاه علوم و فرهنگ اسلامی.
18
لکزایی، نجف (1387). اندیشه سیاسی صدرالمتألهین. چاپ دوم. قم: بوستان کتاب.
19
مطهری، مرتضی (1377). مجموعه آثار (ج9). چاپ سوم. تهران: صدرا.
20
نرم افزار حکمت اسلامی، مرکز تحقیقات کامپیوتری نور.
21
نصر، سیدحسین (1383). صدرالمتألهین شیرازی و حکمت متعالیه. چاپ دوم. تهران: نشر روزنه.
22
_________(1382). صدرالمتألهین شیرازی و حکمت متعالیه. ترجمه حسین سوزنچی. تهران: دفتر پژوهش و نشر سهروردی.
23